گلچین زیباترین شعر در مورد بغداد
شعر در مورد بغداد
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد بغداد برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
خلیفه
با کرواتی ارغوانی رنگ
وارد بغداد شده است
تا این شهر هزار ویک شب را
به خوابی مغناطیسی
فروبرد
شعر در مورد بغداد
لهیب شعله ی بغداد آسمان سوزست
زمین به زیر سم اسب دزد کین توزست
شعر بغداد
از دل بغداد یکی گرگ خوی
بار دگر شیوه ی نازی گرفت
شعر در وصف بغداد
قلاده بیاور که همه خطه ی ایران
یک لحظه امان از سگ بغداد ندارد
شعر درباره بغداد
ای بسا مادر افسرده که با پنجه ی مهر
دزد بغداد از او کودک دردانه گرفت
شعر در مورد شهر بغداد
ز بیداد او تیره شد یاد ما،
همی لاله گون است بغداد ما.
شعر درباره ی بغداد
غیر از تو مرا کیست به فریاد رسی
آباد مگر باز که بغداد توام
شعر بغداد از سعدی
صدایم از ایران آید هم اکنون
نه از بغداد و از کابل سلیمون
شعر در مورد بغداد از شمس
تب می کند بغداد با هرم نفسهات
از شهرزاد قصه گو عاشق تری تو
شعر در مورد بغداد از سنایی
قانون مغنینان بغداد
بیاع معاملان فریاد
شعر در مورد بغداد از نظامی
چون ز بغداد و لب دجله دلم یار کند
دامنم را چو لب دجله بغداد کند
شعر بغداد از عطار
خاک بغداد در آب بصرم بایستی
چشمه دجله میان جگرم بایستی
شعر بغداد از مثنوی
سفر کعبه به بغداد رسانید مرا
بارک الله همه سال این سفرم بایستی
شعر بغداد ازخاقانی
قدر بغداد چه داند دل فرسوده من
بهر بغداد دلی تازه ترم بایستی
شعر بغداد از مراغی
لیک بی زر نتوان یافت به بغداد مرا
پری دجله به بغداد زرم بایستی
شعر بغداد از کرمانی
پرده ها دارد بغداد و در او گنج روان
با همه خستگی آنجا گذرم بایستی
شعر بغداد از صائب تبریزی
عشق آتشی کابت ربود از عشق نگریزی چه سود
آن دل که در بغداد بود اکنون به شروان تازه کن
شعر بغداد از ناصر خسرو
چون جام گیری داد ده، می تا خط بغداد ده
بغداد ما را یاد ده سودای خوبان تازه کن
شعر بغداد از فردوسی
بغداد باغ است از مثل بل باغ رضوان گفتمش
روزی به بغداد این مثل در وصف خوبان گفتمش
شعر بغداد از حافظ
بغداد جان ها روی او، طرار دل ها موی او
دل دل کنان در کوی او چون خود فراوان دیده ام
شعر بغداد از پروین
باشد به بغداد اندرون طرار پنهان از فسون
در زلف طرارش کنون بغداد پنهان دیده ام
شعر در مورد بغداد
دجله ز تف آه خود کردم تیمم گاه خود
بغداد را در راه خود از دیده طوفان دیده ام
شعر بغداد
دامنم دجله بغداد شد از حسرت آن
که نسیمی رسد از جانب بغداد مرا
شعر در وصف بغداد
تا دور شدی از برم ای طرفه بغداد
شد دامن من دجله بغداد ز دستت
شعر درباره بغداد
بغداد را به طرفه بغداد باز ده
وندر کمین بصره نشین و طرار گیر
شعر در مورد شهر بغداد
او خلیفه بود در بغداد تن
رخت را بربست از بغداد و رفت
شعر درباره ی بغداد
پر کن ز باده تا خط بغداد جام من
فرمانروای خطه بغداد کن مرا
شعر بغداد از سعدی
کنون بد رود باش ایشیخ باداد
که تا با هم رسیم از سوی بغداد
شعر بغداد از شمس
مرا وصلی است شیخا باز دانی
به بغداد آنگه آن راز نهانی
شعر بغداد از سنایی
در امشب آنچه گویم گیر در یاد
که معلومت کنم در ملک بغدادر
شعر بغداد از نظامی
قدم رنجه کن اندر سوی بغداد
مرا بنگر تو اندر کوی بغداد
شعر بغداد از عطار
منم اکنون شده در سوی بغداد
کنون بدرود باش و دار بریاد
شعر بغداد از مثنوی
زمین ز عدل تو بغداد دیگرست امروز
تو چون خلیفه بغداد نایب یزدان
شعر بغداد ازخاقانی
تو را گر قصد بغداد است آنک
نبسته ستند بر تو راه بغداد
شعر بغداد از مراغی
امروز بهر حالی بغداد بخاراست
کجا میر خراسانست پیروزی آنجاست
شعر بغداد از کرمانی
قاضی بغداد، شد بیمار سخت
از عدالتخانه بیرون برد رخت
شعر بغداد از صائب تبریزی
ز بغداد گردان جنگاوران
که بودند با زنگه شاوران
شعر بغداد از ناصر خسرو
ز بغداد و گردن فرازان کرخ
بفرمود تا با کمانهای چرخ
شعر بغداد از فردوسی
فرستم نسخه ثالث ثلاثه
سوی بغداد در سوق الثلاثا
شعر بغداد از حافظ
مستمعی گفت هان صفاوت بغداد
چند صفت پرسی از صفای صفاهان
شعر بغداد از پروین
منکر بغداد چون شوی که ز قدر است
ریگ بن دجله سر بهای صفاهان
شعر در مورد بغداد
خاصه که بغداد خنگ خاص خلیفه است
نعل بها زیبدش بهای صفاهان
شعر بغداد
گفتم بغداد بغی دارد و بیداد
دیده نه ای داد باغهای صفاهان
شعر در وصف بغداد
ایمه نه بغداد جای شیشه گران است
بهر گلاب طرب فزای صفاهان
شعر درباره بغداد
از خط بغداد و سطح دجله فزون است
نقطه ای از طول و عرض جای صفاهان
شعر در مورد شهر بغداد
چون به سر کوه قاف نقطه «فا» دان
خطه بغداد در ازای صفاهان
شعر درباره ی بغداد
عطر کند از پلنگ مشک به بغداد
و آهوی مشک آید از فضای صفاهان
شعر بغداد از سعدی
فاقه کنعان دهد خساست بغداد
نعمت مصر آورد سخای صفاهان
شعر بغداد از شمس
بیضه مصر است به ز فرضه بغداد
وز خط مصر است به بنای صفاهان
شعر بغداد از سنایی
شهر زوری گدا بود خاصه
کش به بغداد پرورش کردند
شعر بغداد از نظامی
هست بغداد گرد کوه، در او
قاضیی فلسفی نمی شاید
شعر بغداد از عطار
این سمرقند نیست بغداد است
نقد او غدرفی نمی شاید
شعر بغداد از مثنوی
اهل بغداد را زنان بینی
طبقات طبق ز نان بینی
شعر بغداد ازخاقانی
خواجو کنار دجله بغداد جنتست
لیکن میان خطه تبریز خوشترست
شعر بغداد از مراغی
شبی دود خلق آتشی برفروخت
شنیدم که بغداد نیمی بسوخت
شعر بغداد از کرمانی
پیرمردی لطیف در بغداد
دختر خود بکفشدوزی داد
شعر بغداد از صائب تبریزی
که به جای خلیفه در بغداد
بنشاندند کازرونی را
شعر بغداد از ناصر خسرو
در ره بغداد کز هر جانبی
ناله افتاده باری آمدی
شعر بغداد از فردوسی
گوسفندی ضعیف در بغداد
رفت بر پول و ناگهان بفتاد
شعر بغداد از حافظ
آن شنیدی که زاهدی آزاد
رفت روزی به جانب بغداد
شعر بغداد از پروین
نوبهاران خلیفه در بغداد
بزم عشرت به طرف دجله نهاد
شعر در مورد بغداد
مگر یک روز در بازار بغداد
بغایت آتش سوزنده افتاد
شعر بغداد
من از بغداد گفت اینجا رسیدم
بر این کشته خفتم و آرمیدم
شعر در وصف بغداد
بدو گفتند از بغداد شبدیز
ببصره تاختی از بهر خون ریز
شعر درباره بغداد
ناگهان در سوی بغداد آمدم
چون رسیدم بخت دلشاد آمدم
شعر در مورد شهر بغداد
بود در بغداد نیکو مقبلی
سید پاکیزه خلقی پر دلی
شعر درباره ی بغداد
بود در بغداد عالی مسجدی
واندران مسجد نشسته عابدی
شعر بغداد از سعدی
سوی بغداد آخر من دهم داد
سر خود اندر اینجا گاه بر باد
شعر بغداد از شمس
که در بغداد چونت خون بریزند
حقیقت جملگی بردار ویزند
شعر بغداد از سنایی
آفتاب کرام خواهد کرد
لقب او ،خلیفه بغداد
شعر بغداد از نظامی
همچو نو باوه بر نهاد بچشم
نامه او خلیفه بغداد
همچنین ببینید : شعر در مورد افغانستان • شعر در مورد مکه • شعر در مورد اصفهان • شعر در مورد شیراز • شعر در مورد مشهد
- ۹۷/۰۷/۰۵